ـ بسمالله الرحمن الرحیم. با تشکر از وقتی که برای گفتگو اختصاص دادید لطفا از سابقه ارتباطتان با صندوق بفرمایید.
ــ بسمالله الرحمن الرحیم، بنده به لحاظ اینکه کمتر از 6 ماه بهعنوان مدیرعامل صندوق انتخاب شدهام خیلی از سوابق مطلع نیستم و دیگر اطلاعاتم نیز حاصل از مطالعه اسناد و اساسنامههای مربوط به صندوق است و قبل از اینکه بهعنوان مدیرعامل انتخاب شوم، از سمت اعضای محترم هیئت مدیره به عنوان عضو هیئتمدیره در جلسات حضور داشتم و اطلاعات مختصری دارم.
ـ چه مدت است که بهعنوان هیئتمدیره انتخاب شدهاید؟
ــ بیش از دو سال است. اوایل حضور، عضو رسمی نبودم و بهصورت افتخاری دعوت میشدم اما بهتدریج که این دعوت ادامه پیدا کرد، بهواسطه تعلق خاطری که به این صندوق و مؤسسانش داشتم، این حضور رسمی شد.
بنده از سال 1349 افتخار طلبگی حوزهٔ علمیهٔ مشهد را دارم و در مدرسهای درس خواندم که مدیر آنجا، مرحوم آیتالله سیدمحمد موسوینژاد، یکی از مؤسسان این صندوق بودند. بنده از شاگردان مدرسهٔ ایشان هستم و از سال 49 تا سال 54، به مدت 5 سال آنجا بودم لذا خودم را خیلی وامدار آن مدرسه و مدیریت محترم و فقید آنجا میدانم. از طرفی حاجآقای الهی هم، قبل از انقلاب و در همان مدرسهٔ حاجآقای موسوینژاد، استاد بنده بودند و بنده بخشی از کتاب منطق را محضر ایشان خواندم بههمین دلیل دعوت آقازادهٔ حاجآقای الهی را قبول کردم.
بنده که بازنشستهٔ قوهٔ قضائیهام احساس کردم با اطلاعات حقوقیای که دارم شاید حضور بنده در این جلسات فایدهای داشته باشد. این جلسات معمولاً هر 20 روز یا هر ماه، یک مرتبه برگزار میشد و بنده هم شرکت میکردم. آقایان دستور جلسه را مطرح میکردند و بنده هم اگر نظری داشتم ابراز میکردم. تا اینکه پس از مدتی به بنده پیشنهاد کردند که بهصورت موقت، مثلاً برای چند ماه، مسئولیت مدیرعاملی را بپذیرم. بنده گفتم: اگر شما تشخیص میدهید که از بنده کاری ساخته است در خدمتم. صورتجلسه که تنظیم شد و آقایان امضاء کردند، دیدم نوشتهاند: به مدت 2 سال!
ـمادراین گفتوگودنبال شنیدن ازپیشینهٔ صندوق واطلاع ازجهتگیریهاواهداف آن هستیم. حضرتعالی،به اعتبارمسئولیتی که برعهده دارید،بهترین کسی هستیدکه میتوانیدراجعبه این موضوع صحبت بفرمایید.
بنده از همان ابتدای طلبگی و ورودم به مدرسهٔ حاجآقای موسوینژاد، مطلع شدم که در بازار فرش مشهد، صندوق قرضالحسنهای مربوط به طلاب وجود دارد که زیر نظر حوزه نیست و اگر کسی نیاز به وام داشته باشد میتواند به آنجا مراجعه کند؛ البته خیلی مختصر و در حد 10، 20 و 30 تومان. طوری که یادم میآید آن موقع که خودم سیوطی میخواندم شهریهٔ حوزهٔ بنده 10 تومان بود و برادر کوچکتر از خودم که ابتدای ورودش به حوزه بود 5 تومان شهریه میگرفت.
ـیعنی مقدار وام تقریباًمعادل شهریهٔ یکماه طلبه بود…
ــ بله. البته گاهی که طلبهای بیشتر نیاز داشت آن را به تشخیص مدیرعامل وقت، حاج شیخ علیاکبر الهی خراسانی که آن موقع به بیداد نیشابوری مشهور بودند، موکول میکردند. یادم میآید یک دفعه که برای گرفتن وام رفتم، شرطش این بود که معرفی یکی از اساتید حوزه را ببریم و مقداری هم کتاب بهعنوان ضمانت به آنها بدهیم. ما هم تعدادی از کتابهای حجره را برمیداشتیم و دورش نخ میبستیم و میآوردیم. آنجا اتاقی بود که کتابها را میگرفتند و اسم و فامیل صاحبش را رویش مینوشتند و روی همان کتابها میگذاشتند و حتی صورتجلسه نمیکردند که چه کسی چند جلد کتاب آورده است!
ـآیاارزش مالی آن کتابهابه میزان وام بود؟
ــ بله، آن مقدار ارزش داشت و به این جهت بود که معمولاً ما طلبهها کسی را برای ضمانت نداشتیم و آقایان هم قصد نداشتند که طلبه را مجبور به پیدا کردن ضامن کنند. آن موقع طبقهٔ بالایی بود و برای وام آنجا میرفتیم و اقساط هم معمولاً پرداخت میکردیم. یادم نمیآید، قبل از انقلاب، طلبهای قسطهایش به تأخیر افتاده باشد و مسئولین صندوق پیِ چارهجویی افتاده باشند ولی بعد از انقلاب خودم بارها شاهد بودم.
یادم میآید که مرحوم پدرم، که کشاورز بودند، گاهی مقداری پول به من میدادند تا قرض طلبهها را از آن پرداخت کنم. من هم بهترین جایی که سراغ داشتم همین صندوق بود. آنجا میرفتم و لیستی از طلاب مقروض میگرفتم و مبلغ قرض هر کدام را محاسبه میکردیم و من تسویه میکردم. اخیراً مطلع شدم که خیّرینی هستند که وقتی صندوق به آنها وضعیت طلابی که توانایی پرداخت اقساط را ندارند، اطلاع میدهد آنها هم پرداخت میکنند.
بنا به چیزی که شنیدم جناب آقای شیخ علیاکبر الهی، قبل از اینکه در بازار فرش محلی را در اختیار داشته باشند، همین کار را در حجرهٔ مدرسهشان، انجام میدادند و در همان حجره هم بهعنوان ضمانت از طلاب کتاب میگرفتند.
صندوق توسط خود آقای الهی و با اطلاع و حمایت بعضی از بزرگان اداره میشده است. بنده از منبع موثقی شنیدم که مرحوم آیتالله سیدهادی میلانی به آقای الهی گفته بودند: هر وقت برای منابع مالی گیر کردی به من بگو، من هستم.
از سال 42 که برای صندوق سندی تنظیم میشود اسامی اولین هیئتمؤسس، که 14 نفر هستند، رسماً در آن قید شده است؛ سید فاضل حسینی میلانی -نوه آیتالله میلانی- مرحوم آیتالله میرزا علی فلسفی، مرحوم آیتالله میرزا محمدمهدی نوقانی، مرحوم آیتالله سیدابراهیم علمالهدی، آیتالله سیدمصطفی موسوی خراسانی -معروف به سیدمحمد موسوی شاهرودی-، آیتالله سیدحسین شمس -اهل شاندیز و از علمای معروف مشهد بودند که و بعد از پیروزی انقلاب به قم مهاجرت فرمودند و در آنجا هم فوت کردند-، جناب شیخ علیاکبر بیداد، آیتالله سیدجعفر سیدان، آیتالله سیدمحمد موسوینژاد، آیتالله سیدابراهیم حجازی طبسی -که تقریباً بیشترین مراجعه طلبهها برای معرفی وام به ایشان بود و همیشه در جیبشان فرمی چاپی داشتند و هر طلبهای که مراجعه میکرد همانجا نامش را مینوشتند و امضاء میکردند و معرفینامه را به او میدادند-، مرحوم شیخ محمد واله، شیخ علیاکبر علیزاده یزدی -که به گمانم بعد از انقلاب مدتی امام جمعه فردوس بودند-، مرحوم آیتالله عبدالجواد غرویان -امام جمعهٔ نیشابور و عضو چند دوره مجلس خبرگان رهبری- و آیتالله سیدعباس سیدان -برادر بزرگتر آیتالله سیدجعفرآقای سیدان- افرادیاند که بهعنوان هیئت مؤسس در آن ذکر شدهاند.
اساسنامه در سال 52 یا 53، بعد از ده سال فعالیت در همین هیئت مؤسس چهارده نفری دوباره مورد بازنگری قرار میگیرد. فعالیتها ادامه داشت تا سال 1356 که مرحوم آیتالله سیدابراهیم علمالهدی، از شاگردان مبرز آیتالله میلانی که در مسجد حوض چهلپایه درس خارج فقه و اصول داشتند، منزلشان را در کوچهٔ آیتالله خامنهای، محل فعلی صندوق، به مکان دائمی صندوق اختصاص دادند. آمادهسازی محل یک سالی طول کشید و از آن سال تا کنون صندوق در آنجا فعالیت دارد.
در طول این سالها صندوق به هیچ بنگاه دولتی و اقتصادی یا هیچ ادارهٔ دولتی، حتی مانند ادارهٔ اوقافی که قبل از انقلاب بهنوعی امورات اداری طلبهها را رفعورجوع میکرد، وابسته نشد و تا سال 1388 مقاومت کرد. تا اینکه در سال 88 اعلام شد صندوقهایی که قصد دارند بهصورت مجاز به فعالیتهایشان ادامه دهند باید زیرمجموعهٔ سازمان اقتصاد اسلامی بشوند که آن زمان جناب آقای الهی تشخیص دادند زیرمجموعهٔ این سازمان قرار گیرند و صندوق قرضالحسنه در سال 1388 به شمارهٔ 512010 ثبت شد.
ـدرادوارمختلف صندوق،ازدورهای که باتلاش حاجآقایالهی شروع به فعالیت کردتازمانی که جمعی برای اداره آن تعیین شدندوتاالآن که استقراریافته وفروشگاهی تأسیس شده است،محورکلی فعالیتی صندوق راچه میدانید؟
ــ به نظرم محور کلی فعالیتها، چه در صندوق و چه فروشگاه، حمایتِ اقتصادی و مالی از محصلین علوم دینی بوده است؛ البته شرط صندوق، محصلین علوم دینیای است که از ناحیهٔ اساتید شناختهشدهٔ حوزه معرفی شوند وگرنه فروشگاه برای طلاب نیاز به معرفی نداشت و هرکسی که در حوزهٔ علمیه مشغول به تحصیل علوم دینی است میتوانست به فروشگاه مراجعه و خرید کند. البته اوایل فقط مختص طلاب بود ولی بعد از مدتی خرید برای همگان آزاد بود اما به روحانیون شاغل به درس، مقداری تسهیلات میدادند.
ـآیاهیچوقت امکانات این مجموعه برای کارهای خیرعموم سوق داده شدی این که همیشه برانتفاع طلبههاتحفظ داشتند؟
ــ نه! هیچگاه مسئلهٔ خیریه نبوده است و فقط این صندوق و حتی فروشگاه به منظور ایجاد تسهیلاتی برای محصلین علوم دینی ایجاد شد. قصد آقایان تسهیل در امور اقتصادی طلاب بوده است و مؤسس اصلی آنجا آقای حاج شیخ علیاکبر الهی، به لحاظ نیت پاک و اخلاص و جایگاه علمیشان، توانستند آنجا را بهخوبی اداره کنند.
قبل از انقلاب خیلی از اعضاء، از اساتید خوب و مطرح و از فضلای جوان بودند و بزرگ ایشان، آیتالله فلسفی و شیخ میرزامهدی نوقانی بودند. البته آیتالله حسنعلی مروارید، کار را تأیید کرده بودند اما ورود نداشتند.
ـدرواقع هیئتامناءیک سطح پایینتر از مرجعیت وهمگی از استادهای درجه یک وفضلای حوزه بودند…
ــ بله.
ـباتوجه به مسئولیت حضرتعالی،اگرصلاح میدانیدمقداری نسبت به وضعیت کنونی وآینده صندوق صحبت بفرمایید. استمرارفعالیتهاچگونه قراراست باشد؟
ــ باید عرض کنم که در استمرار فعالیتهای صندوق تردیدی نیست و بناست، انشاءالله، این فعالیتها ارتقاء پیدا کند. فعالیتها تا الآن فقط در حد وام دادن به محصلین نیازمند علوم دینی بوده ولی هیئتمدیره در نظر دارد افق وسیعتری را ترسیم کند. قرار است با افزایش سرمایهٔ صندوق، از طریق جذب وجوهی که از مؤمنین میرسد کارهای بهتری انجام گیرد. خیلی از مؤمنین اگر بدانند صندوقی وجود دارد که بدون هیچ کارمزد و سودی وام میدهد و پیشینهاش هم دغدغهٔ جمعی از فضلا و علما و مدرسین حوزهٔ علمیه بوده است، اعتماد میکنند و مبالغ بیشتری را در صندوق قرار میدهند. بخشی از سرمایه فعلی هم وجوهی است که در به همین شکل در اختیار قرار گرفته است، چه بهصورت وقف -بنا به فتوای بعضی از مراجع که اجازه وقف پول را میدهند- و چه هدایایی که در اختیار قرار میدهند.
سیاست هیئتمدیره این است که انشاءالله با ارتقاء میزان سرمایهٔ صندوق علاوه بر اینکه وام داده شود اولاً میزان وام افزایش پیدا کند و ثانیاً وامها هدفمند شود، مثلاً علما و روحانیونی که آمادگی دارند کار پژوهشی کنند، با ارائه فعالیتهایشان و ارزیابی آنها، بتوانند از تسهیلات استفاده کنند.
بحث دیگر ارائه وام ویژه اساتید است، زیرا تا به حال سرمایه صندوق در حدی نبود که به اساتید محترم وام ویژه داده شود. اخیراً در هیئتمدیره تصویب شد که به اساتید به میزان حداقل ده میلیون تومان وام داده شود.
صندوق بعد از تعطیلی فروشگاه، کتابخانهای دارد که چند هزار جلد کتاب موجودی آن است که بیشترین کتاب را مؤسس این صندوق یعنی جناب آقای شیخ علیاکبر الهی، آوردند. برای فعالسازی بیشتر آنجا هم در حال برنامهریزی هستیم.
ـ از وقتی که به این مصاحبه اختصاص دادید بسیار سپاسگزاریم.