بسم الله الرحمن الرحیم
اِنْ تُقْرِضُـوااللهَ قَرضـاًحَسَنـاً یُضاعِفْـهُ لَکُمْ وَیَغْفِرْلَکُـمْ وَاللهُ شَکُـورٌحَلیـمٌ (سوره تغابن، آیه 17)
اگر به خدا قرض وام نیکو (قرض الحسنه) دهید، آن را برای شما چندین برابر میگرداند و از گناه شما درمیگذرد، چرا که خداوند بسیار شکرگزار و بردبار است.
مقدمه
سنت حسنه قرض الحسنه یکی از دستورات الهی در قرآن کریم است که آن را در ردیف اطاعت از خداوند و ایمان به رسولان الهی قرار داده است. تأکیدات فراوان پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان صلوات الله علیهم اجمعین موجب شده تا همواره عالمان اسلامی در ترویج آن بکوشند.
مؤسسان و دستاندرکاران صندوق حوزه علمیه مشهد با توکل بر خداوند متعال و با الهام از رهنمودهای پیامبر اکرم و اهل بیت پاک ایشان صلوات الله علیهم اجمعین، در تلاشند تا از مرقد امام همام حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثناء برکت گیرند و در خدمت به دانشوران و دانشپژوهان علوم اسلامی به ویژه در حوزه علمیه مشهد، از عنایات خاصه حضرت بقیه الله امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف مدد جویند.
پیشگامی فعالیت این صندوق نسبت به سایر صندوقهای کشور و اصرار بر منع دریافت کارمزد، یا هر شرط مالی مانند سپردهگذاری، و عدم نیاز به ضامن غیرحوزوی برای دریافت وام، و اختصاص به حمایت از حوزویان در فضای اختناق ستمشاهی و توسعه آن در سالهای بعد، همگی برگهای زرینی از این صندوق و تاریخ اقدامات متعهدانه حوزه علمیه مشهد و علما و فضلای آن در سالهای گذشته است.
اما حکایت اخلاص، همچنان باقی است…
جرقه خیر در روزهای سخت حوزه
اواخر دهه 40 هجری شمسی، اساتید و طلاب حوزۀ علمیۀ مشهد همچون اغلب حوزهها در اختناق کامل ستمشاهی زندگی میکردند و با حداقل امکانات، در نهایت فقر و با مبالغ اندک شهریه روزگار میگذراندند.
همجوار حرم مطهر حضرت رضا علیهالسلام، مدرسه کهنِ «میرزاجعفر» در آن ایام، ساختمانی کهنه بر گرداگرد یک صحن بزرگ بود که تعمیر و توجه را حسرت میکشید و کمترین امکانات رفاهی از آن دریغ میشد و حتی به بهانۀ تعمیرات حرم و بستها، از حیاط آن بهعنوان انبار سنگ استفاده میشد تا شهردار و تولیت وقت، از هر فرصتی برای تحقیر حوزه و حوزویان، بهره ببرند.
اما در همان حال این مدرسه، کانون اصلی علم و دانش در حوزه مشهد، و محل آمدوشد و تدریس و گعده شخصیتهای ممتاز ادبیات و فقه و سایر علوم و معارف اسلامی بود؛ از حضرات آیات شیخ کاظم دامغانی، شیخ هاشم قزوینی، شیخ مجتبی قزوینی و ادیب نیشابوری گرفته تا میرزا حسنعلی مروارید و میرزا جواد آقا تهرانی، و فضلای خوشنامی چون شهید هاشمینژاد که گهگاهی ساواک به سراغشان میآمد.
یکی از فضلای جوان مدرسه میرزا جعفر در همین سالها، استاد علیاکبر الهی خراسانی بود که آن روزها به نام تبار خاندان خود به «بیداد نیشابوری» شهرت داشت و به نظم، سختکوشی، نواندیشی و سادهزیستی معروف بود. طلاب تیزهوش به کرسی تدریس او در ادبیات و بلاغت و اصول مقدماتی، اقبال داشتند. نسبت به مشکلات مالی دوستان و شاگردانش حساس بود و به دنبال راههایی برای حل یا کاهش مشکلات آنها میگشت.
شیخ علیاکبر نقل میکند: «پدرم ماهانه مبلغ بسیار کمی را بهعنوان خرجی برایم میفرستاد. اما یک ماه همان هم نرسید و من هم از روی مناعت طبع چیزی نگفتم. آن ماه خیلی به من سخت گذشت و با این که همیشه قانع بودم، اما در آن ماه وضع طوری شد که یکی دو بار از شدت گرسنگی تقریباً بیهوش شدم و بالأخره مجبور شدم در تاریکی شب، از نانخشکهایی که طلبهها جلوی درب مدرسه میگذاشتند، خردههای سالمتر را زیر عبا بیاورم و خیس کنم تا قابلخوردن شود و با آنها سدّ جوع کنم.»
این موضوع باعث شد تا شیخ علیاکبر به فکر راهحلی برای رفع مشکل طلاب بیفتد. او تصمیم گرفت از این به بعد مبلغی از پول ماهانه پدر را برای قرض دادن به طلبه ها کنار بگذارد. ایشان با دقت و نظم کلیه پرداختها و دریافتها را ثبت میکرد.
بعد از گذشت چند سال، او با حمایت جمعی از علمای برجستۀ مشهد صندوق قرضالحسنه طلاب را بهطور رسمی تأسیس کرد.
اساس مستحکم
مراسم تأسیس صندوق در تاریخ ۸ شهریور سال ۱۳۴۲ ﻫ. ش. مصادف با میلاد مسعود امام جواد علیهالسلام در مسجد مدرسه میرزا جعفر برگزار شد که در آن شهید هاشمینژاد به عنوان یکی از فضلای حوزه، در ارزش و اهمیت والای این اقدام سخنرانی کرد.
صندوق باحمایت آیتالله حاج شیخ مجتبی قزوینی، هیئت مؤسسی داشت مرکّب از علما و استادان طراز اول حوزه یعنی حضرات آیات: حاج میرزاعلی فلسفی، سید ابراهیم علمالهدی،میرزا مهدی نوقانی قدس الله اسرارهم، بهعلاوۀ استادان فاضل ردۀ بعد یعنی حضرات آیات سید عباس سیدان، سید ابراهیم حجازی، سید حسین شمس، شیخ علیاکبر علیزاده، شیخ عبدالجواد غرویان رحمه الله علیهم، مربیان و معلمان اخلاق حوزه حججاسلام سید محمد موسوی نژاد و شیخ محمد واله، و فضلای جوان و مؤثر یعنی سید مصطفی موسوی خراسانی، سید فاضل حسینی میلانی و علیاکبر الهی خراسانی.
صندوق بعد از افتتاح، تا یکی دو سال دریکی از حجرات مدرسه میرزا جعفر دایر بود. اما کمکم کار صندوق بالا گرفت با مشورت و حمایت حاج شیخ مجتبی قزوینی و با کمک بازاریها، محلی در سرای محمدیه در بازار فرش برای دفتر صندوق اختصاص پیدا کرد.
قرض بیمنت وکارمزد، عملیات مالی حرفهای
بنای اصلی در صندوق بر تسهیل و کار راهاندازی بود برای همین اعلام شد برای دریافت قرض، نیازی به سفته یا ضامن از میان کسبه معتبر و یا چک نبود. از طلبه ها کتابهای غیرضروری یا عبا، قبا، چادر همسر یا هر چیزی که مایل بودند، بهعنوان رهن گرفته میشد، مهروموم میشد و در گوشه حجره قرار میگرفت.
صندوق روزبهروز رونق بیشتری میان اساتید و طلاب پیدا کرد و برای اعطای وام، به معرفی و ضمانت اساتید اکتفا میکرد. چه اینکه اساتید از احوال طلاب خبر داشتند و بهتر میتوانستند نیاز طلاب به وام را تشخیص بدهند و از طرفی طلاب به حرمت اساتید وام را برمیگرداند و نیازی به وثیقه نبود.
شاید کمتر طلبهای بود که از این صندوق قرض نگرفته باشد؛ چه طلبه های ناآشنا و چه طلبه های سرشناس و اساتید معزز بدون هیچگونه خجالتی و با روی باز از صندوق قرض میگرفتند و از تنگناهای مالی با کمک صندوق عبور میکردند.
عدم دریافت بهره یا هرگونه کارمزد و یا شرط مالی (چه بهای خدمات و چه شرط سپردهگذاری و مانند آن)، اختصاص تسهیلات وام به حمایت از حوزویان و عدم نیاز به ضامن غیرحوزوی برای دریافت وام، از اصول ثابت این صندوق، تعیین شد.
کارهای صندوق کاملاً منظم پیش میرفت. این موضوع باعث اعجاب اساتید و افتخار طلبه ها بود. داشتن دفترچه پسانداز صندوق بسان یک بانک رسمی آن روز، با کاغذ مخصوص منقوش به آرم صندوق، حاوی مشخصات و قسمتهایی از آئیننامۀ وام در پشت جلد و همینطور حواله شبیه به دست چک با پرفراژ و شماره سریال، کارت عضویت، کارتکس وام، حسابداری حرفهای، بایگانی بروز اسناد و سیستم امنیتی مناسب در دهه چهل، نشاندهنده کار حرفهای و موجب حفظ عزت و تکریم طلاب بود.
امانت، صداقت، دقت و مدیریت استاد الهی خراسانی و پشتوانهای از علمای مردمی و شیوه خوب صندوق برای عمل به الگوی صحیح قرضالحسنه در اعطای وام، بعد از مدت کمی توجه متدیّنین را به خود جلب کرد و جمعی از بازاریان مؤمن، علاقهمند شدند تا با نیت خیر در این صندوق سرمایهگذاری کنند.
اما همچنان، علمای حوزه دست بالاتری در حمایت از صندوق داشتند. استاد الهی خراسانی نقل میکند: «یک روز محضر شیخ مجتبی قزوینی رفتم و عرض کردم آقا یکچیزی من را اذیت میکند! اینکه اگر افرادی که مبالغی را برای تأمین وام طلاب پسانداز گذاشتند، پولهایشان را بخواهند بگیرند، چه کنیم؟ شیخ به فکر فرورفت و بعد از تأملی فرمود: هیچ نگران نباشید، راهش را یافتم! عرض کردم: چطور؟ گفت: هر موقع که صندوق به مشکل خورد، همین منزلی را که در آن ساکن هستم میفروشیم و مطالبات را میدهیم. از این صفا و حمایت متعجب شدم ولی باز عرض کردم: فروش منزل، زمان میبرد. دوباره قدری اندیشید و فرمود: خانه را زیر قیمت میفروشیم تا همان روز بخرند! ایشان با چنان صداقتی میفرمود که شک نداشتم اگر لازم شود بدون هیچ ملاحظهای منزل مسکونی خود را خواهد فروخت!».
فروشگاه تعاونی طلاب، عرضه اقلام ضروری و اقساطی
سال ۱۳۵۰ ﻫ. ش. صندوق به پاساژ رضازاده در بازار فرش نقلمکان کرد. بعد از مدتی برای تأمین رفاه و تهیه نیازمندیهای ضروری طلاب و فضلای حوزه، فروشگاه تعاونی طلاب در کنار صندوق راهاندازی شد. کار فروشگاه با تأمین کالاهای ضروری طلاب مثل کتاب، دفتر و نوشتافزار و نعلین و پارچۀ عمامهای و قبایی شروع شد وبهتدریج با استقبال طلبه ها فروشگاه، تبدیل به محلی برای تأمین کل مایحتاج زندگی طلاب شد. کالاها از شرکتهای تعاونی، تولیدکنندگان و عمدهفروشان با قیمت پایینتر خریداری میشد و با قیمت مناسب در اختیار طلبه ها قرار میگرفت. دیگر فروشگاه، علاوه بر تأمین نیازمندیهای حوزویان، هزینههای جاری صندوق قرضالحسنه را هم تأمین میکرد.
با رونق روزافزون خدمات صندوق و نیز توسعه فعالیتهای فروشگاه تعاونی طلاب نیاز به یک مکان مناسب برای ارائه خدمات احساس میشد. ازاینرو دو باب منزل از طرف مرحوم آیتالله سید ابراهیم علمالهدی و مرحوم حسین ربانی در اختیار مجموعه قرار گرفت و ساختمان کنونی صندوق، فروشگاه و کتابخانه به همت جمعی از خیرین ساخته شد.
اوایل انقلاب و سالهای جنگ، در شرایط کمبود کالاهای اساسی و در نبود سازوکارهایی مثل فروشگاههای تعاونی و مانند آن، یکی از مشکلات رایج در کشور، ضعف توزیع اقلام اساسی بدون سودجویی و احتکار و رساندن آنها به دست مردم بود. عموم مردم، گاه در صفهای طولانی از قند و شکر و روغن و برنج تا پارچه و پتو، اقلام کوپنی و تعاونی را از فروشگاه تعاونی طلاب که به «فروشگاه شیخها» معروف بود تهیه میکردند.
در این سالها فروشگاه با مدیریت منظم، مسئولیتپذیری کارکنان و امانتداری مرتبطین، نقش مهمی در توزیع این اقلام در محلات مختلف مشهد یافت و با همکاری معتمدین و اجاره انبارهایی در نقاط مختلف شهر، به توزیع اقلام تعاونی بین مردم میپرداخت.
با کاملتر شدن اجناس فروشگاه و ایجاد غرفههای لوازمخانگی و لوازم الکترونیکی، حالا فروش اقساطی، بهعنوان خدمت ویژه فروشگاه به طلاب به خدمات آن افزوده شد. بسیاری از طلاب حوزه علمیه مشهد در مراحل مختلف زندگی از داماد شدن تا عروس و داماد کردن فرزندانشان و نیز در توسعه امکانات زندگی خود، خاطرات خوبی از تسهیلات فروش اقساطی فروشگاه طلاب دارند و به تدریج، عموم مردم متدین از خدمات آن بهرهمند شدند.
فروشگاه بنا را بر خدمت گذاشته بود و با کمترین سود به دنبال کار راهاندازی برای طلاب و مردم متدین بود. گاهی طلاب کالایی را انتخاب میکردند و به فروشندگان فروشگاه سفارش میدادند و روز یا روزهای بعد آن کالا را تحویل میگرفتند. برخلاف روال معمول در فروشگاه این جمله نصبشده بود: «جنس فروختهشده پس گرفته میشود!»
در سالهای اخیر با تنوع یافتن اقلام و برندهای کالا و مراکز بزرگ خریدوفروش، هیئت امناء تصمیم گرفت با هزینه کمتر و وسعت بیشتری، خرید اقساطی کالا از تمامی فروشگاهها و تمام اقلام را با ارائۀ وام خرید کالا بهخصوص برای جهیزیه، پیشبینی نماید. با این تصمیم محل فروشگاه اجاره داده شده و درآمد آن صرف مخارج صندوق و افزایش سرمایه صندوق برای اعطای وام به طلاب میگردد.
کتابخانهای غنی
در ادامه خدمات صندوق در سالهای دهه شصت، با توجه به نیاز آن روزهای حوزه علمیه مشهد، امناء صندوق تصمیم به ایجاد یک کتابخانه حوزوی گرفت.
هستۀ اولیۀ کتب کتابخانه بعد از فوت آیتالله میلانی از کتابخانۀ مدرسۀ عالی حسینی تأمین شد، پسازآن کتابهای آقای مروج و کتابهای اهدایی حجتالاسلاموالمسلمین الهی خراسانی و کتابهای اهدایی آیتالله شانهچی و نیز کمکهای مالی خیر محترم حاجآقای حاجترخانی برای خرید قفسه، میز، صندلی و تجهیزات کتابخانه بهتدریج کتابخانه را کامل کرد. بهتدریج کتابها بهصورت ردهبندیشده با برگههای فیشتان، برگۀ مادر، مؤلف، سرشناسه ثبت شد تا «کتابخانه رضوی» بهعنوان یک کتابخانه فعال و مجهز در خدمت طلاب، اساتید و پژوهشگران حوزه مشهد قرار گیرد.
حتی بعدها چند قفسه کتابهای درسی و کنکوری هم خریداری شد تا کتابخانه، پاتوقی برای حضور جوانان کنکوری در کنار طلاب باشد. این کتابخانه جزو اولین کتابخانههای قفسه باز مشهد بود و همراه با خدمات باکیفیت کتابخانهای، از مطالعه کنندگان با چای پذیرایی میشد و ازاینجهت هم کتابخانهای پیشرو بود.
دقت شرعی، رسمیت قانونی
بر اساس تصمیم مؤسسان صندوق، دریافت هرگونه سود و کارمزد بابت اعطای وام قرض الحسنه و سایر تسهیلات به مراجعان، و کسب سود از محل سپردههای قرض الحسنه ـ حتی اگر برای تأمین هزینههای صندوق باشد ـ مطلقاً ممنوع است و این ماده مطلقاً قابل حذف و تغییر در اساسنامه نیست.
تمامی امور ثبتی صندوق وعملیات مالی وحسابداری وسقف کلی وفردی وام در چارچوب قوانین و مقررات رسمی کشور بوده است و از تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۷۷ و به دلیل الزامات قانونی و مقررات بانک مرکزی، صندوق با نام «صندوق قرضالحسنه حوزه علمیه مشهد» به عضویت سازمان اقتصاد اسلامی درآمده است و عملکرد آن تحت نظارت و بازرسی مستمر سازمان قرار دارد.
صندوق ابتدا با نام «صندوق تعاونی قرضالحسنه مشهد» ثبت رسمی شد و تأسیس آن مطابق قوانین، در روزنامه خراسان به تاریخ 30/1/1343 ﻫ. ش. اعلام گردید و سپس اساسنامه آن در تاریخ 21/5/1357 به شماره 113 به ثبت رسید و در تاریخ 20 شهریور 1357 در روزنامۀ خراسان آگهی شد.
اركان تشکیلاتی صندوق عبارتند از: هیأت مؤسس، هیأت امنا، هیأت مدیره، مدیرعامل و بازرسان.
در تمامی سالهای فعالیت صندوق، فروشگاه و کتابخانه، اعضای هیئتامنا بهعنوان عالیترین رکن موسسه مشرف و ناظر بر فعالیتهای آن بودهاند. هیئتامنا در اولین مرحله توسط هیئت مؤسس تعیین و پسازآن با رأی خود امنا اضافه و کم شده و میشوند. در جلسات هیئت امناء بهعنوان مجمع عمومی عادی یا فوقالعاده، ترازنامه مالی سالانه و گزارش فعالیتها و خدمات آن، بررسی و تصویب شده و اعضای هیئتمدیره و مدیرعامل برای دوره فعالیت پیش رو، انتخاب شده است.
اعضای هیئتامنای کنونی صندوق عبارتاند از: حضرات آیات و حججاسلام: سید مصطفی (محمد) موسوی خراسانی، سید جعفر سیدان، مهدی مروارید، محمدهادی عبدخدایی، علیاکبر الهی خراسانی، دکتر محمدحسین بحرینی، حسین دستپروری، سید حسن شریعتی، مجتبی الهی خراسانی؛ و جناب آقای حاج محمدعلی غفاریان.
یک عمر خدمت خالصانه
اعضای هیئتامنا و هیئتمدیرۀ صندوق، در تمامی ادوار، همگی بهرایگان و بیهیچ چشمداشت و منّـتی، ناظر و حامی تلاشها و خدمات صندوق بودهاند.
بنیانگذار صندوق استاد و محقق ارجمند حاج شیخ علیاکبر الهی خراسانی، با همه مشغولیتهای مهم از تدریس و تألیف تا مدیریت بنیادهای تحقیقاتی و عضویت مؤثر در هدایت دهها نهاد علمی، بهطور روزانه و مداوم به امور صندوق و فروشگاه رسیدگی میکرد و در تمام این سالها هیچ چشمداشتی از صندوق نداشت.
ایشان همواره بر مدارا، حفظ احترام و تکریم طلاب تأکید میکند و هدف تأسیس و اداره صندوق و فروشگاه را همین موضوع بیان میدارد.
در تمام این سالها، اعضای هیئتامنا بهخصوص مؤسس صندوق، نهتنها یک ریال از صندوق بهعنوان دستمزد دریافت نکردهاند و هیچ وامی نگرفتهاند، بلکه حتی پذیرایی جلسات را خودشان تقبل میکردند، و خود در تأمین بخشی از هزینههای صندوق سهیم بودهاند.
باید راز ماندگاری صندوق و خدمات بسیارش در حدود 60 سال اخیر را در همین اخلاص مؤسس و هیئتامنا و دستاندرکاران جستجو کرد.