اولین نکتهای که به ذهنم آمد این است که خداوند متعال میفرماید:« لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى»(۱)، مسجدی که بر اساس تقوا بنا شده است در مقابل مسجد ضرار. اولین مسئله مهم درباره صندوق قرضالحسنه طلاب، مسئله انگیزه ایجاد آن است. انگیزه ایجاد آن، یک پشتوانه عجیبی است؛ تا جایی که در مرحلهای آیتالله سید ابراهیم علمالهدی منزل مسکونی خود را داد تا محل جدید صندوق قرضالحسنه طلاب درست شود، یعنی ساخت با سرمایهگذاریِ حضرت آیتالله بوده است، آنهم با آن علم، ورع و تقوا که خیلی ارزشمند است.
مسئله دوم در مسائل مالی، اعتمادسازی است که بسیار مهم است. صندوق قرضالحسنهای که پیدایش و تأسیس آن یا هیئت مؤسس آن، شخصیتهایی از علما مثل آیتالله سید محمد شاهرودی، آیتالله مروارید، آیتالله فلسفی و سایر علما و بزرگانی که هیئت مؤسس بودند، از افراد بازاری مثل آقای سعیدی نژاد و … این خیلی مهم است.
ضمن اینکه در حال حاضر هم بعضی صندوقها هستند اما مبتنی بر احکام شرعی اداره نمیشوند؛ اما اینجا را دقیقاً میدانم که ریزهکاریهای مسائل، مورد مداقه و موردتوجه قرار میگیرد و خود شما هم شاهد آن بودهاید. این مسئله مهمی است که این علما و بزرگانی که صندوق قرضالحسنه طلاب را تأسیس کردهاند، یک اعتبار ذاتی به آن دادهاند و این اعتبار، بسیار ارزشمند است.
اگر به من بگویند یک صندوقی است که قرار است پولمان را نگهداری کنیم و به کار خیر بزنیم، تنها جایی که بلد هستم صندوق قرضالحسنه طلاب است؛ زیرا سود و کارمزد نمیگیرد که از مزایای آن است و خدمات و هزینههایش از جای دیگر تأمین میشود و این مسئله هم خیلی مهم است. کاری که میتوانیم با بانکها انجام دهیم، اینجا انجام میشود. من شخصیتهایی را میشناسم که پولهایشان را اینجا گذاشتهاند و دلشان میخواهد خدمت کنند. این با توجه به فرمایشهای اولیای ما است که ثواب قرضالحسنه از ثواب هبه و بخشش بیشتر است؛ «انفاق، یکبهده برابر است ولی قرضالحسنه، یک به هجده برابر است»(۲). چهبهتر از این برای کسانی که نیاز زیادی ندارند که بخواهند به سود بانکی تکیه کنند و میخواهند در آخرت سرمایهگذاری کنند، چه جایی بهتر از این؟
ضمن اینکه تسهیلات خوبی هم دارد، دستهچک (حواله) میدهد و من میتوانم آن را به دیگران بدهم و نقد خواهد شد و در دسترس است. اگر من قرار باشد خودم به افراد وام بدهم، ممکن است حیفومیل شود؛ اما این صندوق قبول کرده است که کارهای اداریاش را انجام دهد و مفت و مجانی در حساب من ثوابش واریز شود. این کار خیلی خوب است و من پیشنهاد میکنم هرکسی که صدای من را میشنود، اینجا سرمایهگذاری و گرهگشایی نماید.
گرهگشایی بسیار مهم است. حضرت آیتالله میرزا جواد آقا تهرانی بعدازاینکه عمری کار کرده بودند، تدریس و تألیف کرده بودند، آخر عمر به جذامیها، فقرا و نیازمندان رسیدگی میکردند و میفرمودند در حیطه توحید الهی و بندگی، هیچ عمل مستحبی بهاندازه گرهگشایی از کار مؤمنین ثواب و فضیلت ندارد.
روایتی را هم بهعنوان تبرک عرض کنم. آقایی است به نام مشمعل اسدی که به مکه آمد، مناسک خود را انجام داد و ازآنجا که گفتهاند «تَمَامُ اَلْحَجِّ لِقَاءُ اَلْإِمَامِ»(۳) و باید مهر ولایت، پای مناسک بخورد تا قبول شود، برای زیارت امام صادقعلیهالسلام به مدینه آمد. آقا فرمودند کجا بودی؟ گفت: مکه بودم. فرمودند: برای عبادت رفته بودی یا برای تجارت؟ گفت: برای عبادت رفته بودم. سپس حضرت فرمودند: میدانستی اگر کسی هفت شوط، دورِ خانه خدا طواف کند، دو رکعت نماز در مقام ابراهیم بهجا آورد و هفت شوط سعیِ صفا و مروه را انجام دهد، به او چه میدهند؟ گفت: نمیدانم. آقا فرمودند: خدا شش هزار گناهش را پاک میکند، شش هزار حسنه به پروندهاش اضافه میکند، شش هزار حاجت دنیا و شش هزار حاجت آخرتش را به وی مرحمت میکنند و شش هزار ترفیع درجه … به قولِ خودمان «َکفِ آقای مشمعل بُرید» و گفت: آقا اینها خیلی زیاد شد! فرمودند: میخواهی تو را راهنمایی کنم به کاری که ثوابش از حج بیشتر باشد؟ (همین کارهایی که صحبتش را کردیم) فرمودند: «قَضَاءُ حَاجَةِ اَلْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ طَوَافٍ وَ طَوَافٍ وَ طَوَافٍ حَتَّى عَدَّ عَشْراً»، فرمودند گرهگشایی از کار فرد مومن و مسلمان، مساوی نیست؛ برتر است از ده تا حج.(۴)
همه عمر روزه بودن، همهشب نماز کردن/ همهشب دودست خود را به دعا دراز کردن/
به معابد و مساجد همه اعتکاف جستن/ ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن/
…
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد، که به روی مستمندی در بسته باز کردن(۵)
این، مطلقِ گرهگشایی از مؤمنین و مسلمین است. از بعضی روایات اهلبیت هم برمیآید، مثلاینکه امام حسینعلیهالسلام فرمودند: اگر کسی که کمک تو را دریافت میکند، شایستگیاش را نداشته باشد، تو خودت شایستگی این جایگاه را داری. استاد ما مکرر این شعر را میخواندند که «به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست، عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست»(۶)
البته در فقه شیعه یک تذکری دادهاند که اینجا، در این صندوق قرضالحسنه، نور علی نور به آن عمل میشود و آن این است که «در مورد زکات فطره که میشود به همه فقرا داد، ارحام، همسایهها، آشناها و عالم، مقدم است.»(۷)
این بیان را استاد ما اینطور میفرمودند که شما یکوقتی میخواهید پولی یا وقتی را صرف کنید، یکدسته فقط مصرفکنندهاند و اشکالی ندارد که صرف آنها کنید، ولی بهتر این است که صرف کسانی کنید که مولد هستند و خودشان حرکت ایجاد میکنند. این پولها در صندوق قرضالحسنه طلاب به دست افرادی میرسد که هرکدام از اینها در آینده قومی را حرکت میدهند. یکی از این نمونهها رهبر فقید انقلاب است که اینهمه حرکت در دنیا ایجاد کرد. من خودم اینگونه هستم. چند وقت پیش خیّری به من پولی داده بود. دیدم شایستهتر از طلبههای درسخوان، کسی نیست و از یکی از علما و مدرسین درس خارج کمک گرفتم که این پول به آنها برسد. بنابراین از جهت صرف این پولها و گرهگشایی از کار مددجوها، مددجوهایی برتر، بهتر و بالاتر از طلاب نداریم. با توجه به اینکه بنده هم در قشر دانشگاهی بودهام، هم در دیگر اقشار مختلف جامعه ، این را به گردنم میگیرم که اگر ما بتوانیم از کار طلاب و اهل علم گرهگشایی کنیم، فوقالعاده ارزشمند است.
من شاهد بودهام این تسهیلاتی که صندوق در اختیار افراد میگذارد، چه گرههایی از کار افراد بازکرده است و چه دلهایی را شاد کرده است و اینها پس از آن چقدر توانستهاند با خیال راحت تحصیل و تدریس کنند. خلاصه بذری است که یک به هفتصد برابر است. در آیه 261 سوره بقره هم آمده است که این عمل خیر ثوابش از آنها خیلی بیشتر است و خدا با وسعت خودش تلافی، جبران و دستگیری میکند.(۸)
مطلب دیگر اینکه، شاید بعضی از مردم ندانند، بعضی طلاب شاغل هستند، حال در ادارهای یا جای دیگر، یا اهل منبر هستند که درآمدی غیر از طلبگی دارند، ولی باید توجه داشته باشیم که واقعاً گروهی که صورتشان را با سیلی سرخ نگه میدارند، طلاب هستند. این را حتماً باید توجه داشته باشیم و غافل نباشیم.
با توجه به حق و حقوقی که امام صادقعلیهالسلام در سؤال معلی بن خنیس فرمودند:«چون برای تو میترسم، نمیگویم»، بنده هم نمیگویم؛ ولی کمترین حق ما این است که به فکر این قشر جامعه باشیم و پولهایمان را، اگر توانستیم از سود بانکی چشم ببریم و نیازی نداشتیم، جای دیگری نگذاریم.
به نظرم ما در کل کشور به تعداد انگشتان یک دست، صندوقی که حتی کارمزد نگیرد، نداشته باشیم؛ بنابراین باید این را به مردم معرفی کرد که اولاً الگو بگیرند و هم شانه زیر بار بدهند و از این قشر که مسئولیتی سنگین دارند، حمایت کنند.
1 . قرآن التوبة: ۱۰۸.
2 . وَ قَالَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: «اَلصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ وَ اَلْقَرْضُ بِثَمَانِيَةَ عَشَرَ وَ صِلَةُ اَلْإِخْوَانِ بِعِشْرِينَ وَ صِلَةُ اَلرَّحِمِ بِأَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِينَ». محمد بن علي ابن بابويه، كتاب من لا يحضره الفقيه (قم – إيران: جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۳۶۳)، ج 2، 67، حدیث 99656.
3 . محمد بن يعقوب الكليني، الكافي (طهران – إيران: دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷)، ج 4، 549، حدیث 111984.
4. محمدباقر المجلسي، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (بيروت – لبنان: دار إحياء التراث العربي، ۱۴۰۳)، ج 71، 326، حدیث 264913.
5. شعری منسوب به شیخ بهائی.
6. سعدی، «غزل ۱۳»، در مواعظ، بیتا.
7. « (مسألة 16): يستحب إعطاء الزكاة للأقارب مع حاجتهم وفقرهم وعدم كونهم ممن تجب نفقتهم عليه، ففي الخبر أي الصدقة أفضل؟ قال (عليه السلام): على ذي الرحم الكاشح. وفي آخر: لا صدقة وذو رحم محتاج.» السيد محمدكاظم الطباطبائي اليزدي، العروة الوثقى فيما تعم به البلوى (قم – إيران: جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامي، ۱۴۲۰)، ج 4، 134.
8. «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ».