الگویی برای صندوق قرض الحسنه اسلامی

آقای دکتر حمیدرضا محروقی دارای دکتری تخصصی امنیت شبکه و مدیر پژوهشکده نوین شهر معنوی ثامن است. دکتر محروقی به واسطه تخصص خود درزمینهٔ برنامه‌نویسی و شبکه با صندوق‌های قرض‌الحسنه و مؤسسات مالی و اعتباری زیادی همکاری داشته و دارند. همچنین به جهت رابطه سببی با حجت‌الاسلام‌والمسلمین الهی خراسانی از سال‌ها پیش با صندوق قرض‌الحسنه حوزه علمیه مشهد مرتبط بوده و هم‌اکنون به‌عنوان عضو علی‌البدل هیئت‌مدیره صندوق هستند.

ـ آقای دکتر با تشکر از وقتی‌که برای این گفتگو اختصاص دادید، لطف کنید از سابقهٔ آشنایی‌تان با صندوق قرض‌الحسنهٔ حوزهٔ علمیهٔ مشهد بفرمایید.

ــ بسم‌الله الرحمن الرحیم وبه نستعین، سابقهٔ آشنایی برمی‌گردد به درواقع بعد از وصلت ما با خانوادهٔ حاج‌آقای الهی، و از همان اوایل در مورد صندوق می‌شنیدیم؛ یعنی درواقع عملکرد صندوق را و فعالیت‌هایی که دارد انجام می‌شود را می‌شنیدیم. 

بعد از حدود یک سال، ازآنجاکه ما سابقهٔ کار در حوزهٔ آی تی و برنامه‌نویسی در حوزه‌های مختلف ازجمله در مؤسسات مالی هم داشتیم، این تجربه‌ها را بنا به فرمایش و پیشنهاد حاج‌آقا قرار شد که در صندوق هم پیاده کنیم. آن‌وقت‌ها یعنی سال 75 یا 76، سیستم کاملاً دستی بود، خب وقتی سیستم دستی بود، یعنی ثبت در دفاتر، کارها و حساب بستن‌ها قائم به شخص بود. همین موضوع همیشه توی کارمندهای مجموعه چالش بود. 

نهایتاً این کار با همکاری خود نیروها انجام شد و خود حاج‌آقا هم پیگیری می‌کردند، باعث شد اتفاقاً چالش‌های قبلی خیلی کم بشود؛ یعنی ما قبلاً در سیستم دستی، بارها می‌شد کارمندها شاید اگر مشکلی پیش میامد، درواقع کل فعالیت صندوق را دچار چالش می‌کرد و می‌توانست کار به نقطه‌هایی نقطه‌های خیلی نامطلوب برسد و نهایتاً مدیریت هم دچار اذیت بشود، ولی وقتی سیستمی شد کار از وابستگی افراد خارج شد. خود کارمندها آرامششان بیشتر شد. یعنی همان کارمندهایی هم که شاید نگران بودند، این‌ها هم کاملاً صورت‌مسئله برایشان پاک شد. سیستم‌ها محور شدند و درنتیجه اشخاص به مأموریت اصلی‌شان، می‌رسیدند. 

خوب توانست همان اول جای خودش را باز کند و سیستم‌های دستی کم‌کم کنار گذاشته شد، آن کارت‌ها و دفاتری که خیلی دردسرساز بود جمع شد. این تجربه را جلو آمدیم. تقریباً از سال 76 تا سال 1399، چیزی بالغ بر 22 سال  با آن سیستمی که نصب کرده بودیم کار می‌شد و البته مدام به‌روز می‌شد؛ 

بعدها سیستم تحت ویندوزی که سازمان اقتصاد اسلامی داشت، جایگزین سیستم سابق شد. سیستم ما در آن زمان تحت داس بود. هنوز بعضی از صندوق‌ها هستند که به خاطر هزینه‌ها و نیاز به پشتیبانی‌ها سیستم جدید را نصب نکردند و همچنان فعلاً با همان سیستم قبلی کار می‌کنند. اما در صندوق حوزه، سیستم سازمان اقتصاد اسلامی نصب است و کار می‌کنند.

ـآقای دکتر؛چون شمامجموعه‌های مشابه رادیده‌ایدوبامؤسسات مالی کارکردید،اگربخواهیدچندتامؤلفه وامتیازاینجارانسبت به دیگرمجموعه‌هابفرماییدچیست؟

حضور یک سری علما، درواقع از آیت‌الله سیدان گرفته و بقیهٔ این‌ها، وجاهت این صندوق، اخلاص خود حاج‌آقای الهی، این‌ها فوق‌العاده بوده است. برخی افراد، خیلی‌ها از آن‌ها تعریف و تمجید و … می‌کنند و خیلی از خصوصیاتشان و ویژگی‌هایشان میگویند، ولی وقتی شما نزدیک می‌شوید یک‌کمی شاید توی ذوق شما هم بخورد! یعنی بگویید آن چیزی که من شنیده بودم نبود. ولی واقعاً در مورد حاج‌آقای الهی این‌طور نیست. من از نزدیک در این حدود 25، 26 سال، هرچه من از جوانب مختلف نگاه می‌کنم، بارزترین مسئله‌ای که در حاج‌آقا هست اخلاص ایشان بود و همهٔ برکاتی هم که ایشان الحمدلله به همین خاطر بوده است. ایشان یک‌تنه، چه‌کارهای مختلفی انجام دادند؛ یعنی هرکدام از این کارها، مثل خود همین صندوق چند نفر می‌خواسته است. بالأخره تنهایی همین مسئله‌ها را در آن روزها و شرایط خاصی که قبل از انقلاب بوده و سال چهل و خرده‌ای شروع کردند و …؛ ولی کار برای خدا همین است دیگر؛ در روایات هم داریم کسی که در کاری اخلاص پیشه کنه، ابواب برایش باز می‌شود، راه برایش گشوده می‌شود. به نظر من فوق‌العاده است این اخلاص حاج‌آقا و در کارهای مختلفشان الحمدلله نتیجه داده، ان‌شاءالله خدا هم عافیت کامل به ایشان بدهد. من اخلاص فوق‌العاده حاج‌آقا را آنجا می‌دیدم، اینکه کاملاً حساس بودند حتی از کوچک‌ترین چیزی، از چای خوردن بین کارمندها ـ که این معروف بود ـ پرهیز می‌کردند.

ـچرا؟من این را از بعضی ازکارکنان صندوق شنیدم،چرا ازچایی خوردن پرهیزمی‌کردند؟

ــ این ویژگی ایشان کاملاً زبانزد بود بین همهٔ کارمندها؛ برای اینکه هیچ‌گونه به شخص خودشان از این کار توجه نداشته باشند؛ حتی در حد یک حبه قند و یک چایی. خیلی حساس بود حاج‌آقا و هر پولی هم داشتند هم خودشان و هم به بقیه توصیه می‌کردند و می‌گفتند بیایید توی صندوق بگذارید تا برای وام بشود بهره برد. 

ارتباطات ایشان هم خیلی کمک کرد و افراد مختلف به اعتماد حاج‌آقا اینجا حساب‌هایشان را در اختیار صندوق قرار می‌دادند، این‌ها جزو پارامترهای ویژه اینجا بود. من خیلی از مؤسسات مالی و صندوق‌ها همکاری می‌کردم، برای سیستم و نرم‌افزاری و مانند این‌ها؛ بالأخره همان‌طور که توی سنت قرض‌الحسنه هست، یک ریال کارمزد را منع می‌کردند. حاج‌آقا می‌گفتند که اینجا شما سفته تهیه کنید تا این طلبه به‌اندازهٔ همین خرید سفته معطل نشود. 

به نظرمن، یک الگوی موفقی را حاج‌آقا برای اولین بار توی کشور اداره کردند. این‌که شما یک صندوق قرض‌الحسنهٔ واقعی داشته باشی و مخارج را از طریق یک کار جانبی مثل کسب و تجارت تأمین کنی و در آن کسب درآمد هم حتی ازلحاظ تجاری به حداقل‌ها اکتفا کنی.

و عجیب خدا برکت در آن موسسه و ساختمان و تشکیلات قرار داد. الآن مؤسساتی که حتی کارمزد می‌گیرند یعنی شما خیلی‌ها رو برید نگاه کنید به‌اندازه‌ای که سرمایه توانستند جذب کنند و آورده‌اش هست اصلاً کسب نکرده‌اند. همه‌اش به برکت این نوع نگاه بود که تا الآن ادامه دارد. همچنان علمایی که ارتباط دارند به خاطر این ویژگی خاصی است که در نیت شروع این کار و در تداومش بوده و همه احساس می‌کردند که برای یک مجموعه‌ای وقت می‌گذارند که جزو باقیات‌الصالحاتشان است. 

ما الآن خیلی مؤسسات داریم که فرض کنید در حد دو درصد، سه درصد، کارمزد می‌گیرند. می‌گویند ما محاسبه می‌کنیم در سال هزینه‌هایمان چقدر است و کارمزد را فقط در همان حد می‌گیریم، ولی اینجا همان هم گرفته نمی‌شود اما الگویی که هزینه‌ها چطور تأمین بشود آمده برای خودش یک مجموعه‌ای در کنار صندوق برای درآمدزایی پیش‌بینی کرده است. این ویژگی در کشور منحصربه‌فرد است، بعد از اینجا شنیدم یکی دوتا مجموعه هستند اما این الگو رایج نیست در کشور. برکات این موضوع باعث شده که همچنان توسعهٔ جانبی پیدا کند بدون آن‌که مبتنی بر گرفتن کارمزد باشد. خب قطعاً یک از ویژگی‌های اصلی این صندوق همین است.

دیگر اینکه نیت کسانی هم که پول گذاشتند تا در اختیار طلاب قرار گرفته بشود، متفاوت از خیلی از مؤسسات دیگر است. خیلی از مؤسسات دیگر مثلاً یک شرایط مثل حساب حواله، چک و خدمات بانکی راه انداخته‌اند و حتی درواقع سپرده‌گذار آنجا دارد بهره‌هایی می‌برد و البته مقداری از سپرده‌ها استفاده می‌شود برای تسهیلات به دیگران؛ اما اینجا شاید 70، 80 درصد وجوه با نیت قرض‌الحسنه گذاشته‌اند و گفتند این مبلغ اینجا باشد برای وام. پس نیت کسانی هم که پول گذاشتند متفاوت است.

جالب این‌که خود سپرده‌گذاران وام نمی‌گیرند؛ یعنی اصلاً به آن‌ها وام داده نمی‌شود، درحالی‌که خیلی از مؤسسات فرمول دارد، طرف می‌آید پول می‌گذارد، تا بهره‌اش را ببرد. اما در اینجا صندوق به کسانی دیگر وام می‌دهد. 

ببینید نیات آدم‌ها اینجا تأثیرگذارند. از مدیرعامل و هیئت‌امنایش، هیچ‌کدام اصلاً و ابداً انتفاع شخصی ندارند؛ خیلی از جاهای دیگری که هیئت‌مدیره نفع می‌برد و سود آخر سال و سود هیئت‌مدیره و از این حرف‌ها دارند و مدیرعامل کلی حقوق می‌گیرد. اما اینجا مجموعهٔ مدیریتی از مدیرعامل گرفته تا هیئت‌امنا همهٔ نیت‌ها یکی است.

سوم، وام‌گیرنده‌ها کی هستند؟ وام‌گیرنده‌ها این پول را واقعاً خرج بالأخره مسیر ناب سربازی امام زمان می‌کنند. بالأخره این طلاب، علما و فضلایی که اینجا وام می‌گیرند، خب انصافاً خالص‌ترین خدمتی که در راستای سربازی امام زمان و در راه دین دارد انجام می‌شود در اقشار مختلف، اینجاست، پس مخاطبین صندوق هم خاص است. 

مخاطبش خاص! کسی که سپرده می‌گذارد خاص! اعضای هیئت‌امنا و مدیرعامل هم خاص! این‌ها بوده که تا الآن برکت داشته است. 

مطالعه این مطالب را هم پیشنهاد می‌کنیم